Web Analytics Made Easy - Statcounter

آیت‌الله سید احمد علم‌الهدی ظهر امروز ۱۳ مرداد در خطبه‌های عبادی-سیاسی نماز جمعه مشهد در حرم مطهر رضوی(ع) با بیان اینکه انقلاب اسلامی ما حاصل تلفیق شور و شعور حسینی بود، اظهار کرد: اولین دسته‌ای از شهدا که در این انقلاب به ساحت مقدس پروردگار تقدیم شدند، در ۱۵ خرداد ۴۲ مقارن با ۱۲ محرم به شهادت رسیدند، یعنی شور حسینی در آن زمان مردم را به عرصه انقلاب وارد کرد و با شعور حسینی تلفیق شد و حماسه ۱۵ خرداد را رقم زد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش ایسنا، نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی با بیان اینکه امروز انقلاب اسلامی در سطح جهانی رو به گسترش است، افزود: چون شور و شعور حسینی با هم تلفیق شد، ما به چنین نعمت بزرگی دست یافتیم.

وی با اشاره به مقاومت‌های خاندان امام حسین(ع) در برابر دشمنان در دوران اسارت، عنوان کرد: امروز نیز طوری با دین برخورد می‌شود که از برخوردهای امویان با خاندان پیامبر بهتر نیست. قرآن را سه بار سوزاندند، ما را مسخره کردند و دولت‌های غربی از یک طرف این عمل را محکوم می‌کنند و از طرف دیگر می‌گویند دوباره قرآن بسوزانید. حال آیا درست است که ما بر اساس مصلحت‌های سیاسی، تردید کنیم که چطور باید با این اقدامات برخورد کنیم؟

امام جمعه مشهد تاکید کرد: در این مملکت برخی با یک اصل مسلم قرآنی مبارزه و با کمال وقاحت کشف حجاب می‌کنند. اگر ما در برابر این عمل هنجارشکنانه فقط نظاره‌گر باشیم، ارزش‌های دینی بر باد می‌رود.

علم‌الهدی با تاکید بر اهمیت انجام اقدامات فرهنگی برای مقابله با بی‌حجابی، ادامه داد: اما علاوه بر فرهنگ‌سازی، باید پدافند فرهنگی نیز داشته باشیم زیرا در غیر این صورت فرهنگ‌سازی هم به جایی نمی‌رسد. تا حرف از مقابله با بی‌حجابی می‌شود، عده‌ای ژست آکادمیک می‌گیرند و می‌گویند باید با فرهنگ‌سازی مسئله بی‌حجابی را حل کرد. ما هم با این حرف موافقیم، اما بی‌حجابی، پرده‌دری است و در مقابل پرده‌دری دینی که نباید ساکت بنشینیم.

وی اضافه کرد: همواره در هر عرصه‌ای در انقلاب که مردم به میدان آمدند، کار به پیش رفت. در مقابله با بی‌حجابی نیز مردم باید عمل و این را به عنوان خواسته خود اعلام کنند. نباید طوری شود که تنها فرهنگ‌سازی در دستور کار قرار گیرد و سپس روزی برسد که کشور پر از ناهنجاری شود و ما فقط برای افراد حرف بزنیم و آیه قرآن بخوانیم. باید نشان دهیم که تا کجا حاضر هستیم برای عشق حسینی خودمان در این حوزه کار کنیم.

کانال عصر ایران در تلگرام

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: علم الهدی مقابله مقابله با بی حجابی فرهنگ سازی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۸۱۶۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آقای علم‌الهدی! چرا منیژه؟

   عصر ایران؛ هومان دوراندیش - در خبرها آمده بود که احمد علم‌الهدی، امام جمعۀ مشهد، گفته است: «حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بخصوص در تاریخ ایران باستان؛ و انعکاس این فرهنگ را می‌توان در شاهنامۀ حکیم ابوالقاسم فردوسی دید؛ آن زمان که از قول منیژه به عنوان نماد یک زن فرهیخته و ایرانی نقل می‌کند: منیژه منم، دخت افراسیاب / برهنه ندیده تنم آفتاب».

  اینکه جناب علم‌الهدی برای دفاع از حجاب ترجیح داده به سراغ شاهنامه برود و از منیژه مدد بگیرد، خود تایید ناخواسته‌ای است بر آنچه به عنوان دین‌گریزی در جامعۀ ایران مطرح و البته از تریبون‌های رسمی انکار شده است.

   محافظه‌کاران سنتی در ایران، به ویژه اگر اهل سیاست باشند، غالبا منکر داعیه دین‌گریزی در جامعۀ ایران‌اند؛ ولی چگونه هم آن ادعا را نادرست می دانند و هم آقای علم‌الهدی برای دفاع از حجاب دست به دامن منیژه‌ای شده که اگرچه آفتاب تنِ برهنه‌اش را ندیده بود، ولی شراب‌خواری و عیش و عشرت هم از دیگر ویژگی‌های او بوده است؟

  در داستان بیژن و منیژه در شاهنامه، منیژه به بیژن دل می‌بندد و او را به خیمه‌اش دعوت می‌کند. چند شبانه‌روز با او مشغول خوردن و باده نوشیدن می‌شود، در حالی که نوازندگان با بربط و چنگ برایشان می‌نواختند.

  ببینیم فردوسی چه توصیفی از خلوت بیژن با "منیژه" - الگوی ارایه شده از جانب آقای علم الهدی - داشته:

نهادند خوان و خورش، گونه‌گون

همی ساختند از گمانی فزون

 

نشستنگه رود و می ساختند

ز بیگانه خیمه بپرداختند

 

پرستندگان ایستاده به پای

ابا بربط و چنگ و رامش سرای

 

میِ سالخورده به جام بلور

برآورده با بیژن گیو زور

 

سه روز و سه شب شاد بوده به هم

گرفته بر او خواب مستی ستم

 در ابتدا هم که بیژن وارد خیمۀ منیژه می‌شود، فردوسی می‌گوید:

به پرده درآمد چو سرو بلند

میانش به زرین کمر کرده بند

 منیژه بیامد گرفتش به بر

گشاد از میانش کیانی کمر

    به هر حال پوشش منیژه هر چه بوده باشد، رفتار و کردار او قطعا باب طبع و مطابق عقاید جناب علم‌الهدی نبوده. پس چرا ایشان از منیژه مدد جسته برای دفاع از عقایدش؟ آیا این گونه تعبیر نخواهد شد که پدیده‌ای به نام دین‌گریزی را پذیرفته‌اند که به باور منتقدان افرادی نظیر آقای علم‌الهدی در شکل‌گیری آن پدیده نقش موثری داشته‌اند از منیژه و نه شخصیت های دینی نام برده است؟

  مثلا در همین داستان بیژن و منیژه، نوازندگان برای دو دلداده می‌نواختند تا خلوت و معاشرت‌شان خوشایندتر شود و این اقبال به موسیقی هم دقیقا بخشی از همان "فرهنگ ایرانیان" بوده که آقای علم‌الهدی به آن تمسک جسته‌اند. ولی الآن که اختیار خراسان و شهر مشهد در ید باکفایت جناب علم‌الهدی قرار گرفته، برگزاری یک کنسرت در مشهد هم ممنوع است.

  این نفی موسیقی هم آیا برآمده از "فرهنگ ایرانیان" است؟ و آیا همین سخت‌گیری‌ها موجب دین‌گریزی جوانان [‌یا دست کم لایه‌های قابل توجهی از آنان‌] نشده؟ قطعا اگر این سخت‌گیری‌ها نبود، امروز امام جمعۀ مشهد ناچار نبود برای دفاع از حجاب، به مشی منیژه‌ای متوسل شود که پس از آن سه روز شادخواری‌اش با بیژن، در جام شراب بیژن داروی هوش‌بر ریخت و او را با کمک ملازمانش پنهانی به کاخ پدرش برد و باقی قصه را هم از زبان فردوسی بشنوید:

نهفته به کاخ اندر آمد به شب

به بیگانگان هیچ نگشاد لب

چو بیدار شد و بیژن و هوش یافت

نگار سمن‌بر در آغوش یافت

  در سخنان آقای علم‌الهدی، نکتۀ فرعی نادرستی هم وجود دارد و آن اینکه وی منیژه را "یک زن فرهیخته و ایرانی" توصیف کرده؛ در حالی که منیژه تورانی بوده است. او دختر دشمن بزرگ ایران، یعنی دختر افراسیاب – پادشاه توران – بود!

  البته این نکته اهمیت چندانی ندارد و حق با آقای علم‌الهدی است. یعنی رفتار و سلوک منیژه تفاوت چندانی با رفتار زنان ایرانی نداشته. چون ایرانیان و تورانیان در مجموع تا حد زیادی در اتمسفر فرهنگی مشابهی می‌زیستند. ولی همین که امام جمعۀ مشهد واقف نیست منیژه ایرانی نبوده، نشان‌دهندۀ آشنایی کم او با "تاریخ ایران باستان" است و گمان گرده یک بیت کافی است.

   نکتۀ مهم‌تر اما این است که تفاخر منیژه به اینکه آفتاب هم تنش را ندیده، ریشۀ اشرافی هم دارد. در مکه و مدینه نیز اشراف دقیقا به علت وضع مالی بهتری که داشتند، لباس‌ بیشتری بر تن داشتند.

   اکثریت مردم حجاز فقیر بودند و لباس‌ چندانی نداشتند. یعنی نه لباس‌های گوناگون داشتند، نه همان تک‌ لباسی که داشتند، همۀ جای بدن‌شان را می‌پوشاند و در نتیجه آفتاب تن آن‌ها را می‌دید و می‌سوزاند.

  اینکه نقل شده است پیامبر گرامی اسلام لباس‌‌های با آستین بسیار بلند را نمی‌پسندید و اگر لباسی می‌خرید و آستین‌اش بیش از اندازه بود، مقدار اضافی را می‌برید، دلیلش این بوده که چنین جامه‌هایی را اشراف از سر تفاخر می‌پوشیدند و بسیاری از مردم پول کافی برای تهیۀ چنین لباس‌هایی نداشتند.

 احتمالا در ایران هم اقشار فقیر تا حدی گرفتار چنین مشکلی بودند. به هر حال اینکه منیژه می‌گوید آفتاب هم تن مرا ندیده، احتمالا حاوی اشاره‌ای است به خاستگاه طبقاتی برتر او؛ خاستگاهی که اکثر زنان فاقدش بودند.

 به عنوان جمع‌بندی باید گفت در این یادداشت به سه نکته اشاره کردیم. یکم اینکه: وقتی برای دفاع از حجاب، پای زن باده‌نوشی مثل منیژه به میان می‌آید، یعنی جناب علم‌الهدی هم واقف‌اند که برای دفاع از حجاب باید به سراغ شخصیت‌هایی تازه و غیراسلامی رفت و همین نشانۀ تحولی اساسی در جامعۀ ایران است که انکار می‌شود.

دوم اینکه: حتی اگر بپذیریم اسلام دقیقا همان چیزی است که آقای علم‌الهدی و همفکران محافظه‌کار ایشان می‌گویند، سخت‌گیری برای اینکه سبک زندگی مردم و حتی مشی آن‌ها در عرصۀ عمومی "کاملا اسلامی" شود، علت اساسی دین‌گریزی در جامعۀ ایران بوده است. با مردم نباید سخت گرفت وگرنه دین‌گریزی به دین‌ستیزی هم منتهی خواهد شد.

سوم اینکه: اگر چیزهایی به نام "تاریخ ایران باستان" و "فرهنگ ایرانیان" وجود دارد، این امور قطعا تاثیر پایدار و ماندگار خودشان را بر زندگی و مشی و منش ایرانیان گذاشته‌اند. جامعه، مومی در دستان ارباب قدرت نیست تا آن را به هر شکل که خواستند، درآورند. قناعت را فقط به مردم نباید توصیه کرد. حاکمان هم در تلاش برای ایجاد "جامعۀ مطلوب" خودشان باید اهل قناعت باشند.

---------------------- 

نمایه از کتاب: قصه های شاهنامه-5

 

 

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: منیژه ، زنی که آفتاب تن برهنه اش را ندیده است / از محو شبانه نقاشی شاهنامه تا توسل به فردوسی برای حجاب!

دیگر خبرها

  • حرکت بر لبه فناوری، راهبرد ارتش برای مقابله با تهدیدات مدرن است
  • بازدید وزیر فرهنگ از مراحل آماده سازی نمایشگاه کتاب تهران
  • افزایش ظرفیت تولید کاغذ تحریر/ ناشران و مخاطبان کودک و نوجوان حمایت می‌شوند
  • عاطفه خادمی دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور شد
  • ابراهیم رئیسی یک ماده قانونی را برای اجرا ابلاغ کرد+ جزئیات
  • اعلام جزئیات جدید از لایحه حجاب و عفاف | اصرار بر بی‌حجابی برخورد قضایی دارد
  • فرهنگ سازی به زمان نیاز دارد
  • ابلاغ ماده واحده «تأیید انتخاب دبیر شورای فرهنگ عمومی»
  • اصرار بر بی‌حجابی برخورد قضایی دارد؟
  • آقای علم‌الهدی! چرا منیژه؟